محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز؛ مسعود ده نمکی یکی از کارگردانهای مهم ایران در دهه هشتاد و اوایل دهه نود محسوب میشود که آثارش در این دوران سر و صدای زیادی به راه انداخت. لحن متفاوت و طرح مواضع صریح در آثار ده نمکی، طنز سرگرم کننده آنها و البته مواضع غیرهنری خود این فیلم ساز -اعم از مواضع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی- باعث شده بود مسعود ده نمکی و آثارش برای سالها در کانون توجه قرار بگیرد.
با این حال آثار ده نمکی در یک دهه اخیر با روندی نزولی همراه شده اند و دیگر قدرت جذب مخاطب را به اندازه قبل ندارند. تازهترین اثر کارگردان سریال جذاب و دغدغهمند «دارا و ندار» که در زمان خودش یکی از محصولات باکیفیت رسانه ملی محسوب میشد، در حالی روی آنتن شبکه اول سیما رفته است که از لحاظ هنری، با آثار قبلی مسعود ده نمکی مقایسه پذیر نیست.
تبدیل شدن آدمهای بد به آدمهای خوب، بر حسب اتفاق و در شرایط خاص، پی رنگ اصلی قصه «آزادی مشروط» را تشکیل میدهد؛ درست همان طور که در «اخراجی ها» گروهی با هدفی دیگر وارد میدان جنگ شدند و به مرور در کنار رزمندهها به دفاع از وطن خو گرفتند یا «رسوایی» که در آن سرنوشت یک دختر سربه هوا، بر حسب اتفاق، به یک روحانی خوش نام گره خورد و باعث تحول درونی دختر شد. این پی رنگ که حتی نمونه اش در «مارمولک» کمال تبریزی هم به موفقیت رسیده بود، حالا در «آزادی مشروط» به شکل دیگری بازنمایی شده است؛ شکلی خام دستانه و بدون ظرافت.
قصه «آزادی مشروط» بر اساس آزاد شدن مشروط سه زندانی شکل گرفته است که هر کدامشان به دلیلی مجبور میشوند با گروههای جهادی مدافع سلامت همراه شوند. کاملا پیش بینی پذیر است که این افراد به مرور تحت تأثیر فداکاری و فضای انسانی حاکم بر محیط قرار میگیرند و به آدمهای بهتری تبدیل میشوند. این پی رنگ ساده، اما نه آن قدر پرداخت پیچیده و پویایی دارد که بتواند مردم را به تماشای سریال ترغیب کند، نه از لحاظ جنس کمدی آن قدر بامزه است که مخاطبان را سرگرم کند و لحظات شادی را برای بینندگان تلویزیون رقم بزند.
دیگر مشکل بزرگ «آزادی مشروط» به زمان پخش آن بازمی گردد. سریالی که مستقیما درباره بیماری کرونا ساخته شده و اهداف فرهنگی و اجتماعی شایان احترامی را در زمینه آگاهی بخشی درباره رعایت فاصله و شیوه نامههای بهداشتی در خود میپروراند، زمانی به آنتن تلویزیون رسیده است که عملا خبری از ویروس کرونا نیست.
این درست مثل آن است که تلویزیون ویژه برنامههای مربوط به جام جهانی را یکی دو هفته پس از فینال این رقابتها روی آنتن ببرد یا پس از پایان ماه محرم و صفر شروع به پخش سریالهای عاشورایی کند. در این باره البته انتقادی به عوامل هنری سریال «آزادی مشروط» وارد نیست، اما میتوان از مدیران سازمان صداوسیما پرسید که چرا برنامه ریزی دقیق تری برای پخش به موقع این سریال نداشته اند؟
ترکیب بازیگران سریال «آزادی مشروط» از دیگر نقاط ضعف این مجموعه محسوب میشود. ده نمکی که اغلب در آثارش از بازیگران برجسته و محبوب استفاده میکرد، نقشهای اصلی این سریال را به هنرپیشههایی سپرده است که معمولا با اجراهایشان در نقشهای فرعی شناخته میشوند.
پرویز فلاحی پور، مهران رجبی، علیرضا استادی، سروش جمشیدی و علی مسعودی بازیگرانی با توانایی متوسط هستند که در برخی سکانسها بامزه به نظر میرسند.
این در حالی است که «آزادی مشروط» حداقل به یکی دو ستاره محبوب عرصه کمدی نیاز داشت تا با لحن و بداهه پردازیهای بامزه بتوانند به گرم شدن فضای سریال و افزودن بر وزن سرگرمی سازی آن یاری برسانند؛ کسانی مثل اکبر عبدی و امین حیایی که تماشای آنها ناخودآگاه همدلی مردم را برمی انگیزد.